سریال تازهتولیدشده «معاویه» که با تمرکز بر شخصیت تاریخی معاویه بن ابوسفیان ساخته شده، این روزها واکنشهای گستردهای را در محافل فرهنگی، دینی و سیاسی برانگیخته است. در تازهترین قسمت برنامه «کافهلیت» از تلویزیون اینترنتی عصر، محمدمهدی طباخیان، طلبه سطح سه حوزه علمیه و دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تربیت مدرس به بررسی این سریال پرداخت و تحلیلی ارائه داد که بیش از آنکه صرفاً ناظر به ابعاد هنری باشد، لایههای پنهان فرهنگی و سیاسی تولید آن را نیز نمایان میکرد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی تحلیلی است بر مبنای گفتار وی در این برنامه.
سریال تازهتولیدشده «معاویه» که با تمرکز بر شخصیت تاریخی معاویه بن ابوسفیان ساخته شده، اثری پرهزینه با پشتوانه میلیاردی سعودی که علیرغم بودجه هنگفت، نه تنها دستاورد هنری قابلتوجهی نداشته، بلکه از حیث کیفیت فنی، محتوایی و تاریخی نیز دچار کاستیهای آشکار است. اثری که شاید در رده پُرهزینهترین سریالهای تاریخی جای گیرد، اما در میان آثار ماندگار این ژانر نمیگنجد.
نقص تاریخی و ضعفهای فنی
فیلمنامه این سریال با کاستیهای جدی در تطابق تاریخی مواجه است؛ روایتی که بیشتر به بازنویسی گزینشی تاریخ میماند تا بازنمایی آن. از سوی دیگر، تمام بخشهای فنی از جمله فیلمبرداری، موسیقی و شخصیتپردازی نیز از استانداردهای حرفهای فاصله دارند و حالتی تصنعی، فرمایشی و غیرطبیعی بر آنها حاکم است.
ناخرسندی دوگانه: از شیعه تا سنی
اکثریت شیعیانی که سریال را تماشا کردهاند، از عدم پرداخت مناسب به شخصیت امیرالمؤمنین علی (ع) آزرده خاطر شدهاند. افزون بر آن، بازنمایی چهرهی حضرت علی (ع) که در عقاید شیعی امری ممنوع تلقی میشود، واکنشهای منفی به دنبال داشته است. اما جالب آنجاست که این نگرش در میان اهل سنت نیز ریشهدار است. باور عموم علمای اهل سنت به حرمت چهرهپردازی اصحاب پیامبر (ص) بسیار جدیتر از نگاه شیعیان است؛ با اینحال، سریال «معاویه» با عبور از این مرزهای سنتی، تمامی اصحاب حتی ائمه را بیپرده تصویر کرده و تابوشکنی کمسابقهای رقم زده است.
معاویهای که میشناسیم، یا میسازیم؟
آیا این معاویه، همان معاویهایست که در منابع تاریخی میشناسیم؟ واقعیت آن است که معاویه نه از اصحاب ردیف اول پیامبر بود و نه حتی تا فتح مکه در سال هشتم هجری مسلمان شده بود. در دوران نبوی، چهرهای شناختهشده در میان مسلمانان نبود و اگر نقشی در کتابت وحی داشته، به سبب باسواد بودن معدود افراد قریش است، نه ویژگیای منحصر به فرد. سریال میکوشد او را در قامت یک مجاهد نشان دهد، حالآنکه تاریخ، تصویری از معاویه به عنوان یک قهرمان عرب به ما نمیدهد. آنچه از معاویه در منابع تاریخی باقی مانده، بیش از آنکه بازتابدهنده ایمان یا جهاد باشد، نمایانگر سیاستورزیای است که ریشه در بیثباتی مواضع دارد.
چرا معاویه؟ چرا حالا؟
معاویه مردی است که به آرمان ثابت و مشخصی وفادار نیست. بزرگترین انگیزهاش از ورود به نزاعهای اجتماعی، کسب قدرت است. او نمایندهی احیای هژمونی اموی است؛ همان ساختار قدرت پیش از اسلام که در عصر جاهلیت با چهرههایی چون ابوسفیان تجلی داشت. تلاش برای بازیابی این اقتدار، در قالب انتقال قدرت نه از بنیامیه به دیگران، بلکه تثبیت آن در دامن امویان قابل تفسیر است.
سریال «معاویه» بیش از آنکه تلاشی در سرکوب تشیع باشد یا خصومت با چهرهی امیرالمؤمنین (ع) را پیش ببرد، به نظر میرسد بخشی از راهبرد جدید دولت سعودی برای بازتعریف مشروعیت خویش است؛ گذار از دولت مذهبی به سوی دولت توسعهمحور، ملیگرا و عربگرا. بهرهگیری از ابزار فرهنگی برای این تغییر ساختاری، نشان از هوشمندی در طراحی یک گذار تاریخی دارد.
پشت پردهای از بازسازی تاریخی برای اهداف نوین
برای ناظران تاریخ اسلام روشن است که دولت اموی در ذات خود اسلامی نبود؛ ساختاری مبتنی بر عربگرایی و جاهلیت که تنها با ظواهری از دین تزیین شده بود. فرهنگی که در آن رقص، هزل، مجالس لهو و حضور شعرا و زنان رقاص نه تنها نکوهیده نبود بلکه بخشی از ساختار دربار به شمار میرفت. در تقابل با خلافت راشدی و عباسی که مشروعیت دینی در بنیان آنها وجود داشت، امویان بر “عربیت” تکیه میکردند اما اسلام ستیز هم نبودند
آنچه در «معاویه» به چشم میآید، شاید بیش از همه تقابل با تفکرات سنتی اهل سنت باشد تا مواجهه با تشیع. نمایش رقص هند، که از اصحاب پیامبر شمرده میشود، و به تصویر کشیدن روابط خصوصی معاویه با همسرانش، چیزیست که اتفاقاً با برخی تصورات ذهنی شیعه نیز فاصله چندانی ندارد معاویه ای که شیعه می شناخت نیز چنین بود.
تلاش برای سکولاریزهکردن روایت تاریخی
محمد بن سلمان گویا در حال مبارزهای درونمذهبی با فقهای سنتی سعودی است. تلاش دارد تا با نمایش چهرهای متفاوت از تاریخ صدر اسلام، به مردم بگوید گزارههایی برای خروج از تنگنای سنت وجود دارد. پرداختن به نقش مؤثر زنان در تاریخ صدر اسلام—از هند، همسر ابوسفیان، و دختر ابوسفیان نیز در این راستاست. تأکید بر نقشآفرینی سیاسی و اجتماعی زنان در این سریال، روایتی نیست که الزماً نادرست باشد؛ بلکه تاکیدی دوباره بر نقشی است که شاید در روایتهای رسمی کمتر به آن پرداخته شده است.
در روایات، امیرالمؤمنین (ع) در خانه فاطمه (س) تحصن میکند، پیامبر (ص) با خدیجه تجارت میکند، و زینب کبری (س) در عاشورا سخنورترین صدای مقاومت است. در کنار جنازه حمزه، سیدالشهدا، این هند است که حاضر میشود. پیامبر نیز هنگام فتح مکه، زنان را به بیعتی مستقل فرا میخواند. پس زنان در تاریخ صدر اسلام نقش تعیین کننده ای داشتند اما این سریال با پرداختن های اغراق امیز انتخابی جسورانه در روایت تاریخ عرب داشته است.
سریال «معاویه» از نظر محتوایی شاید با باورهای مذهبی اهل سنت و شیعه همراستا نباشد، اما در تحلیل نهایی، نشانهای از تلاش سعودی برای گذار از دولت مذهبی به دولت ملی-سکولار عربگراست. انتخاب معاویه به عنوان نماد این روایت نیز بیش از آنکه اشارهای به تفرقه مذهبی باشد، روایتی تازه از اقتدار عربی است که بنسلمان تلاش دارد آن را با نگاهی معاصر احیا کند. تاریخ، ابزار سیاست است و اینبار، ابزارگذار.