آخرین قسمت برنامه «کافه‌لیت» میزبان دکتر علی شیرزادیان، تهیه‌کننده و بنیان‌گذار «کبریت مدیا»، بود. این گفت‌وگو فرصتی مغتنم برای بازاندیشی درباره نسبت رسانه‌های کوچک و مستقلی فراهم آورد که در ادبیات رسانه‌ای معاصر با عنوان «میکرورسانه» شناخته می‌شوند. در این گفت‌وگو، سه محور اصلی بررسی شد: مسئله مخاطب، کیفیت محتوا و چالش‌های پایداری این رسانه‌ها در زیست‌بوم رسانه‌ای ایران. این تبادل نظر، فراتر از یک تجربه زیسته، تحلیلی از تعامل ابزار، ایده و کنشگری رسانه‌ای در عصر شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌دهد.

جوهر میکرورسانه: از ابزار تا ایده

بخش مهم تحلیل شیرزادیان، گذر از رویکرد «ابزارگرایانه» به رسانه است. به اعتقاد او، در جهانی که ساده‌ترین ابزارها امکان تولید و انتشار محتوا را برای همگان فراهم کرده‌اند، تمایز اصلی دیگر در فناوری نیست، بلکه در اندیشه، دغدغه و پیوند محتوا با مخاطب شکل می‌گیرد.

در این نگاه، ایده صرفاً یک موضوع نیست، بلکه زمانی اثرگذار می‌شود که بر پایه درکی روشن از سه رکن اساسی بنا شده باشد: چه پیامی منتقل می‌شود؟ این پیام برای چه کسانی است؟ و چگونه منتقل می‌شود؟

به باور شیرزادیان، خلق محتوای موفق در میکرورسانه نیازمند گریز از کلی‌گویی و ورود به ساحت «مسئله‌مندی» است؛ یعنی مواجهه با پرسش‌های واقعی و طراحی ایده بر اساس نیاز مشخص مخاطب. در این رویکرد، میکرورسانه از یک کانال صرف به یک کنشگر فرهنگی پویا تبدیل می‌شود.

برای نمونه، میکرورسانه‌ای با دغدغه آموزش مهارت‌های خاص به جوانان، اگر محتوای خود را حول چالش‌های واقعی این قشر طراحی کند و راهکارهایی عملی ارائه دهد، به مراتب اثربخش‌تر خواهد بود.

محتوای فاخر در بستر زرد

در ادامه این نگاه به جوهر محتوا، پرسشی دیگر نیز مطرح می‌شود: آیا می‌توان میان کیفیت محتوا و محبوبیت عمومی آشتی برقرار کرد؟ شیرزادیان در یکی از فرازهای مهم این گفت‌وگو، رابطه میان محتوای ارزشمند و بسترهای اجتماعی با ساختار به‌اصطلاح «زرد» را بررسی می‌کند.

او با نگاهی واقع‌بینانه تصریح می‌کند که فراگیر شدن یک محتوا الزاماً به معنای بی‌محتوا بودن آن نیست. از نظر او، محتوای زرد نه به‌خاطر فقدان کیفیت، بلکه به دلیل پاسخ‌گویی سریع به نیازهایی مانند سرگرمی، همدلی و یادگیری سطحی، قابلیت انتشار وسیع پیدا می‌کند.

چالش اصلی، نه رد این نوع محتوا، بلکه درک سازوکارهای عملکرد آن است. به‌بیان دیگر، اگر تولیدکننده‌ای بخواهد محتوای عمیق در بستری ارائه دهد که به نفع محتوای سبک طراحی شده، باید روایتی نو یا ایده‌ای خلاقانه ارائه دهد که هم با ذائقه مخاطب هم‌سو باشد و هم سودی، هرچند نامحسوس، برای او داشته باشد.

شیرزادیان به‌جای حذف محتوای زرد، بر بازتعریف «ایده فاخر» تاکید می‌کند؛ ایده‌ای که اگر نتواند در مخاطب جرقه‌ای ایجاد کند، حتی اگر پرمغز باشد، در میدان رقابت ناپدید خواهد شد.

ناکامی رسانه‌های رسمی در میدان میکرورسانه‌ها

بخش قابل توجهی از این گفت‌وگو به تحلیل دلایل ناکارآمدی نهادهای حاکمیتی در عرصه میکرورسانه‌ها اختصاص داشت. شیرزادیان با پرهیز از نگاه ساده‌انگارانه که این ناکامی را صرفاً به ضعف فنی یا مدیریتی نسبت می‌دهد، تأکید می‌کند که در معدود نمونه‌های موفق، عامل کلیدی «دغدغه‌مندی فردی» بوده است.

او مثال‌هایی از پروژه‌هایی ذکر می‌کند که اعضای تیم تولید با موضوع پیوندی شخصی و عاطفی برقرار کرده‌اند، نه اینکه صرفاً مجری یک سفارش رسمی باشند. این پیوند، تفاوت اساسی میان میکرورسانه موفق و رسانه بوروکراتیک را رقم می‌زند؛ تفاوتی که در لحن، فرم، روایت و نوع تعامل با مخاطب مشهود است.

برای ارتقای عملکرد رسانه‌های رسمی در این فضا، ایجاد تیم‌های کوچک و چابک، فراهم‌کردن آزادی عمل بیشتر برای تولیدکنندگان و توجه واقعی به بازخورد مخاطبان، از جمله راهکارهای پیشنهادی است.

کبریت مدیا: تجربه زیسته یک رسانه مردمی

«کبریت مدیا»، به‌عنوان نمونه‌ای موفق از یک میکرورسانه، نه صرفاً یک مدل اقتصادی، بلکه الگویی فرهنگی معرفی شد. مردمی‌بودن این مجموعه به‌معنای شناخت دقیق مخاطب و حضور واقعی در دنیای اوست، نه صرفاً عامه‌پسندی.

شیرزادیان با تأکید بر این نکته که «مخاطب باید محتوای شما را مسئله‌ای از جنس دغدغه‌های خود بداند»، مرزی روشن میان جذب واقعی و جلب توجه گذرا ترسیم می‌کند.

به‌نظر می‌رسد موفقیت «کبریت مدیا» ناشی از رویکردی است که در آن با زبانی صمیمی، روایت جذاب و پرداختن به مسائل روزمره مخاطب، توانسته است رابطه‌ای پایدار با جامعه مخاطبان خود برقرار کند. استفاده از فرم‌ها و زبان رایج در شبکه‌های اجتماعی نیز به این ارتباط کمک کرده است.

جمع‌بندی و چشم‌انداز آینده

گفت‌وگوی «کافه‌لیت» با دکتر علی شیرزادیان، تلاشی برای درک جایگاه میکرورسانه‌ها در ساختار فرهنگی معاصر ایران بود. رسانه‌های کوچک، مستقل و دغدغه‌مند، اگر بر پایه شناخت دقیق از مسئله، ایده‌ای نو و فهم عمیق از مخاطب شکل بگیرند، می‌توانند نقشی فراتر از اندازه خود ایفا کنند.

این تأثیرگذاری، نه از طریق تبلیغات پرهزینه، بلکه با شناخت زمانه، بافت اجتماعی و تولید محتوای ساده اما معنادار تحقق می‌یابد. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که به‌جای تمرکز بر صدای بلند، به صدای درست فکر کنیم؛ صدایی که از دل تجربه، دغدغه و خلاقیت برخاسته باشد.

در باره ی نویسنده

محمد علی نقیبی

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *