نبرد با کاهوتا؛ تولد یک افسانه جهانی
در اوج دوران کشتی پهلوانی، زمانی که کشتیگیر هندی معروف به «کاهوتا» در جهان بیرقیب بود، به ایران آمد و حریف طلبید. سیدحسن رزاز، قهرمان ایرانی، بیدرنگ پذیرفت. در دو مبارزه پیاپی، او کاهوتا را شکست داد؛ آنچنان قاطعانه که کاهوتا تمامی مدالهای بینالمللیاش را به او تقدیم کرد و گفت: «از امروز تو جهانپهلوان هستی». با این حال، سیدحسن مدالها را نپذیرفت. این رفتار، نهتنها شهرت جهانیاش را رقم زد، بلکه الگویی شد برای اخلاق ورزشی در جهان.
آیینه جوانمردی؛ مدالها برای مردم
سیدحسن رزاز به همان اندازه که در میدان نبرد شکستناپذیر بود، در زندگی شخصی، اسطورهای از بخشش و جوانمردی بود. هر آنچه از جوایز و مدالها به دست میآورد، به مردم نیازمند میبخشید. چه در میدانهای بینالمللی و چه در خانهاش در محله عودلاجان، او همیشه کنار مردم بود. خانهاش پناهگاه مظلومان بود و درآمدش صرف خیریه میشد. به همین دلیل، برای مردم فقط یک قهرمان ورزشی نبود، بلکه مصلح محله و نماد اخلاق پهلوانی بود.
پهلوانی در میدان سیاست؛ زندان و تبعید
سیدحسن رزاز، فراتر از یک ورزشکار، در انقلاب مشروطه نیز نقشی مؤثر ایفا کرد. او که مدتی در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده بود، با توصیهٔ آخوند خراسانی به تهران بازگشت و بهعنوان پیامی زنده برای مشروطهخواهان وارد میدان سیاست شد. به خاطر همین فعالیتها دستگیر و به باغشاه تبعید شد. اما محبوبیتش چنان بالا بود که محمدعلیشاه زیر فشار افکار عمومی ناچار به آزاد کردنش شد. او نهفقط برای حق در میدان زورخانه، که برای آزادی در میدان سیاست نیز جنگید.
بخش چهارم: مرگ مشکوک؛ فروریختن کوهی از اخلاق
در سال ۱۳۲۰، سیدحسن رزاز با مرگی مشکوک از دنیا رفت؛ مرگی که بسیاری آن را ناشی از مسمومیت میدانند. برخی آن را به دستور رضاشاه نسبت دادهاند، و برخی دیگر به دشمنان سیاسی وقت. هرچه بود، با مرگ او، کوهی از اخلاق و شرافت فرو ریخت. حتی تا امروز نیز علت دقیق مرگ او روشن نیست. خانهاش که امروز به یک هاستل گردشگری تبدیل شده، یادآور زندگی مردی است که هم در میدان و هم در قلب مردم همیشه زنده خواهد ماند.